تاثیر زبان مادری بر شبکه مغزی
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۷۷۸۹۴
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، بر اساس پژوهش جدید روی اسکن مغز، زبان مادری افراد میتواند چگونگی اتصال بین قطبهای مختلف پردازش اطلاعات را شکل دهد. تفاوتهای آشکاری که در ساختارهای شبکهی زبانی مغز دیده شدند رابطهی مستقیمی با ویژگیهای زبانهای مادری شرکتکنندگان پژوهش داشتند. در این پژوهش زبانهای آلمانی و عربی بررسی شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آلفرد آنواندنر، پژوهشگر علوم مغز و شناختی انسان از مؤسسه ماکس پلانک آلمان و سرپرست پژوهش در گفتگو با لایوساینس به این مسئله اشاره کرد که تفاوتها به دلیل زمینههای متفاوت نژادی نیست بلکه دلیل اصلی آنها، زبانی است که به آن سخن میگوییم. این پژوهش در ماه فوریه در مجلهی NeuroImage منتشر شد.
گرچه شبکهی زبانی یکی از قویترین شبکههای مغز است، اتصالهای این شبکه در هنگام تولد ضعیف هستند. در حین یادگیری تکلم، اتصال بین بخشهای مختلف پردازش زبانی مغز مثل تشخیص کلمات از صداها و تفسیر معنای جملهها، قوی میشود. زبانهای مختلف میتوانند پردازش زبانی بیشتری را نسبت به بقیه تحمیل کنند. هدف پژوهشگرها پی بردن به تأثیر این تفاوتها بر شکلگیری اتصالهای داخلی مغز است.
پژوهشهای گذشته بر قسمتهایی از مغز تأکید کردند که در مدت پردازش زبان فعال میشوند. این بخشها عمدتا در نیمکرهی چپ مغز قرار دارند. گرچه هر دو نیمکرهی مغز در فرآیند پردازش سمعی فعال میشوند و بخشی که آهنگ و تکیهها را در تلفظ کلمات ارزیابی میکند در نیمکرهی راست قرار دارد.
پاتریک فردریش، پژوهشگر مؤسسهی علوم اعصاب و پزشکی در مرکز پژوهشی یولیش آلمان می گوید: شبکهی زبانی مغز شرکتکنندگان مختلف، کمابیش دارای ماهیتی جهانی است. با اینحال دانشمندان تفاوتهایی را در چگونگی پردازش زبانهای دوم مشاهده کردهاند. فردریش میافزاید: این پژوهش از این نظر جذاب است که برای اولین بار تفاوت ساختاری مرتبط با تجربهی بومی افراد را نشان میدهد.
-در مجموع ۹۴ نفر در پژوهش شرکت کردند. نیمی از آنها فقط به زبان آلمانی و نیمی دیگر فقط به زبان عربی سخن میگفتند که بهتازگی در آلمان ساکن شده بودند. گرچه دو گروه به زبانهای مختلفی سخن میگفتند و در فرهنگهای مختلفی رشد کرده بودند، شرکتکنندگان از نظر معیارهای دیگر تأثیرگذار بر سیمکشی مغز مثل سن و سطح تحصیلات، تطبیق نزدیکی با یکدیگر داشتند.
اسکنهای مغزی با استفاده از «تصویربرداری دیفیوژن» به دست آمدند که حرکت جهتدار مولکولهای آب را برای شناسایی ساختارهایی مثل آکسونها که آب میتواند به راحتی در کنار آنها حرکت کند، ردیابی میکنند. بر اساس اسکنها، آلمانیزبانها نسبت به عربزبانها، قابلیت اتصال بیشتری را در بخشهایی از نیمکرهی چپ مغز نشان دادند که در پردازش زبان نقش دارند.
آنواندر اشاره کرد که قواعد نحوی زبان آلمانی پیچیدهتر است؛ به این صورت که درک زبانی از ترتیب کلمات و شکلهای دستور زبانی آنها حاصل میشود. بنابراین، کلماتی که از نظر معنایی به یکدیگر وابستهاند احتمالا در دو انتهای یک جمله قرار میگیرند. مناطق پردازش نحوی اغلب در بخشهای پیشین نیمکرهی چپ قرار دارند بنابراین قابلیت اتصال بالاتر در نیمکرهی چپ مغز قابل درک است.
در مقابل، آنواندر زبان عربی را از نظر معنایی پیچیده میداند؛ زیرا با اینکه ترتیب کلمات جمله ثابت است، رمزگشایی معنای کلمات دشوار است. به همین دلیل پژوهشگرها افزایش قابلیت اتصال بین نیمکرهی چپ و راست مغز را برای عربزبانها مشاهده کردند.
ممکن است شبکهی زبانی که بر اساس زبان اول شخص شکل گرفته است بر دیگر تواناییهای شناختی غیرزبانی او هم تأثیر بگذارد. برای مثال حافظهی شخص آلمانی زبان ممکن است تحت تأثیر شنیدن کل جمله پیش از تجزیهی معنای آن قرار بگیرد.
دیوید گرین، استاد بازنشستهی روانشناسی از کالج دانشگاهی لندن بر این باور است که علاوه بر مشخصات یک زبان، مشخصات فرهنگی گفتگو مثل روش استفاده از حالتهای بدن هم میتوانند شبکههای مغزی را شکل دهند.
این پژوهش تمام مناطق مغزی دخیل در پردازش زبان را پوشش نمیدهد. همچنین مقیاسهای فعالیت مغزی قابل مقایسه در میان افراد مختلف را دربرنمیگیرد. به گفتهی گرین باید تمام روشهای مختلف حل مسئله با مغز و ماهیت این تنوع را در میان افراد مختلف درنظر بگیریم.
با اینحال، آنواندر ظرفیت این مسیر پژوهشی را بالا میبیند و معتقد است احتمال پیشبینی زبان مادری یک فرد از اسکن مغزی وجود دارد. او و همکارانش به دنبال توسعهی این پژوهش برای زبانهای دیگر هستند.
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
کلیدواژه: شبکه ی زبانی نیم کره ی چپ پردازش زبان تفاوت ها زبان ها بخش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۷۷۸۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موی روی لاله گوش نشانه چیست؟
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، حضور موی گوش یا موی درون گوش را نباید به آسانی نادیده گرفت. اگر چشمان پنجرههای روح هستند، گوشها پنجرههایی به سمت قلب محسوب میشوند. به همین دلیل، ما در بخش سلامت میخواهیم به شما بگوییم که حضور موی گوش شما میتواند به عنوان یک هشدار جدی درباره سلامتی شما باشد. به گفته علم، موهای درون مجرای گوش، مانند یک باغ کوچک پر از موهای سیاه، یک نشانه شایع برای حمله قلبی است.
بیشتر بخوانید: چگونه تشخیص دهیم ریزش مو داریم؟در سال ۱۹۷۳ دکتر ساندرز تی. فرانک و تیم تحقیقاتی اش پژوهشی را در ژورنال پزشکی نیو اینگلند منتشر کردند که مدعی بودند چین و چروک مورب نرمهی گوش، که بعداً به نام "علامت فرانک" شناخته شد، میتواند نشاندهندهی وجود بیماری سرخرگهای قلبی (سی اِی دی) باشد.
سی اِی دی یک مشکل گرفتگی عروق است که در آن پلاکهای مومی درون رگها جمع میشوند و با نام تصلب شرایین نیز شناخته میشود. هنوز هم نمیدانیم چگونه این ایده به ذهن این پزشکان رسید، اما پژوهشهای بعدی نیز نشان دادهاند که علامت فرانک میتواند نشان دهندهی بیماریهای قلبی و عروقی دیگری نیز باشد.
گروهی از پزشکان که به این ارتباط غیبگویانه بین گوش و قلب معتقد شده بودند، برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش که آیا موی داخل مجرای گوش میتواند نشانگر بیماری سرخرگهای قلبی باشد، با متخصصان پوست همکاری کردند.
در سال ۱۹۸۴، مطلبی در ژورنال پزشکی نیواینگلند منتشر شد که در آن ادعا شده بود وجود چین و چروک مورب نرمه گوش، که علامت فرانک نامیده میشود، میتواند نشانگر بیماری سرخرگهای قلبی باشد. در این مطالعه که بر روی ۴۳ مرد و ۲۰ زن صورت گرفته بود، ۹۰ درصد از شرکت کنندگانی که این علامت را داشتند، نارسایی قلبی را تجربه کرده بودند.
در گذشته، برخی پزشکان از جمله ریچارد اف. واگنر از دانشکده پزشکی دانشگاه بوستون، باور داشتند که بالا بودن سطح هورمون آندروژن در بدن به دلیل افزایش تولید سلولهای قرمز خون، میتواند منجر به ایجاد لخته در عروق شود.
در سال ۱۹۹۱، پژوهش دیگری نیز در ژورنال قلب انگلستان منتشر شد که بیان میکرد در بین ۶۰۲ بیمار مرد مبتلا به سیای دی و ۳۰۰ مرد سالم، وجود چین و چروک مورب نرمهی گوش با افزایش ریسک بروز سیای دی مرتبط است.
همچنین در سال ۱۹۹۲، یک پژوهش دیگر نیز در ژورنال قلب آمریکا منتشر شد که نتایج مشابهی را تأیید کرد. این پژوهشها به معنای قطعی وجود رابطهی میان چین نرمهی گوش و موی گوش با بروز سیای دی نیستند، اما این نتایج باعث شدند که این موضوع مورد توجه پزشکان و پژوهشگران قرار گیرد.
مطابق با یافتههای ادستون ای، چین نرمهی گوش و موی گوش با بیماری سیای دی در مردان و زنان به شدت مرتبط است. همچنین چین نرمهی گوش با مرگ ناگهانی قلبی (اس سی دی) در مردان مرتبط است. همچنین، بیماران جوانتر باعث بالا رفتن ارزش اخباری مثبت میشوند.
در پژوهش ای، ۵۲۰ کالبدشکافی مورد بررسی قرار گرفته بود و برخی ویژگیهای بدنی مانند بی ام آی، وزن طحال، ضخامت چربی شکمی و شش ویژگی دیگر نیز ارزیابی شده بودند. این مقاله در نسخهی ماه ژوئن ۲۰۰۶ ژورنال امریکایی آسیب شناسی پزشکی قانونی منتشر شده بود.
حرف آخر: هر مویی روی لاله گوش علامت بیماری نیستهنوز دلایل دقیق ارتباط بین موی گوش و حملهی قلبی مشخص نیست. برخی افراد معتقدند که مصرف مکملهای تستوسترون ممکن است در این ارتباط نقش داشته باشد، در حالی که دیگران فکر میکنند که افزایش وزن و چاقی باعث افزایش خطر حمله قلبی میشود. با این حال، هیچ کس نمیتواند موی داخل گوش را به طور مستقیم به عنوان عاملی برای این ارتباط مرتبط با حملهی قلبی معرفی کند.
انتهای پیام/
کد خبر: 1229231 برچسبها دانستنی ها